جدول جو
جدول جو

معنی اندوهمندی

اندوهمندی(اَ مَ)
غمگینی. غمناکی: و همچنین سرد و خشک گشتن تن بسبب اندوهمندی نفس فزون از اندوهمندی نفس باشد بسبب سردی و خشکی مزاج تن. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). پنجم اندوهمندی و دل ناخوشی است هرگاه که مردم بی سببی ظاهر اندوهمند و ناخوش دل باشد... (ذخیرۀ خوارزمشاهی) ، ترسانی. ترس. اضطراب: و بوزرجمهر اصیل بود و از خانه دان (خاندان) ملک و اندیشمندی انوشروان از وی بیشتر از این جهت بودی. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 92)
لغت نامه دهخدا