جدول جو
جدول جو

معنی انتساخ - جستجوی لغت در جدول جو

انتساخ
نسخه برداشتن، نسخه گرفتن، نوشتن از روی چیزی، نسخه برداری
تصویری از انتساخ
تصویر انتساخ
فرهنگ فارسی عمید
انتساخ
نوشتن از روی متنی، نسخه گرفتن
تصویری از انتساخ
تصویر انتساخ
فرهنگ لغت هوشیار
انتساخ
((اِ تِ))
نسخه برداشتن از روی نوشته ای
تصویری از انتساخ
تصویر انتساخ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ابتسام
تصویر ابتسام
(دخترانه)
تبسم، لبخند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انتسال
تصویر انتسال
دارای نسل شدن، فرزنددار شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انتساب
تصویر انتساب
نسبت داشتن، خود را به کسی نسبت دادن، پیوستگی، خویشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انتساق
تصویر انتساق
نظم پذیرفتن، منظم شدن، مرتب شدن، نظم و ترتیب دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابتسار
تصویر ابتسار
بر آوردن نیاز، سر آغازدیدن، دگر رنگی، خواب رفتن پای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتساع
تصویر اجتساع
نا سازگاری میان دو چیز ناسازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتساس
تصویر اجتساس
دست بسودن پرواسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختسات
تصویر اختسات
جمع اختس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابتسام
تصویر ابتسام
نرم خندیدن، لبخند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتساء
تصویر احتساء
آشامیدن
فرهنگ لغت هوشیار
نگاشته شدن نگاشیدن (نقش گرفتن)، آزباییدن (آزبا دعا)، فرمان بردن، پناه جستن فرمان بردن رسم و فرمان بجای آوردن، نگاشته شدن نقش گرفتن صورت پذیر شدن صورت بسته شدن در چیزی نقش بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتساغ
تصویر ارتساغ
فراخیدن، فراخ گرداندن فراخاندن
فرهنگ لغت هوشیار
رونویسی بیهوده کردن بیهوده ساختن نسخه گرفتن از نوشته یا کتابی نقل کردن مطلبی از روی نوشته ای، جمع استنساخات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتساف
تصویر اعتساف
ظلم وستم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتساس
تصویر اعتساس
شبگردی پاسداری، جستن کاوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتساب
تصویر احتساب
شمار کردن وآزمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتسار
تصویر اعتسار
سخت گیری تنگ گرفتن، ستمگری زورگویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتساخ
تصویر اتساخ
ریم آلودگی چرکینی اتساع: فراخندگی گشادگی، بیشداری
فرهنگ لغت هوشیار
به هم خوردگی، باز افکندگی، برانداختگی، کشیده شدن تا دور دست بر انداخته شدن بهم خوردن بر هم زده شدن (عقد بیع یا نکاح) کار باز افتادن، بهم خوردگی باز افکندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتجاخ
تصویر انتجاخ
بانگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتساب
تصویر انتساب
باز بستن خود را به کسی، نسبت داشتن، وابستگی
فرهنگ لغت هوشیار
از بیخ و بر کندن، رندیدن باد خاک را گرد انگیختن، سخن به پایان نبردن نیمه سخنی، رنگ پریدن، آهسته گویی
فرهنگ لغت هوشیار
سامان پذیرفتن، سامان دادن نظم پذیرفتن منظم گردیدن مرتب شدن، نظم دادن ترتیب دادن، جمع انتساقات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتسال
تصویر انتسال
نظم را قبول کردن، مرتب شدن دارای نسل شدن
فرهنگ لغت هوشیار
آماسیدن باد آوردن باد کردن بر آماسیدن آماس کردن ورم کردن ظماسیدن، آماس ورم، جمع انتفاخات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتساق
تصویر انتساق
((اِ تِ))
تنظیم شدن، مرتب شدن، نظم دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انتسال
تصویر انتسال
((اِ تِ))
دارای نسل شدن، فرزنددار شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انتفاخ
تصویر انتفاخ
((اِ تِ))
ورم کردن. نفخ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انفساخ
تصویر انفساخ
((اِ فِ))
برانداخته شدن، به هم خوردن، برهم زده شدن (عقد بیع یا نکاح)، کار باز افتادن، بهم خوردگی، باز افکندگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انتساب
تصویر انتساب
((اِ تِ))
نسبت داشتن، نسبت دادن، پیوستگی، خویشی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احتساب
تصویر احتساب
بشمار آوردن، شمردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انبساط
تصویر انبساط
گسترده شدن، گستردن
فرهنگ واژه فارسی سره