- الطجاع (اِ)
لغتی است در اضطجاع. (از اقرب الموارد). بر پهلو خفتن. (از ناظم الاطباء). رجوع به اضطجاع شود
معنی الطجاع - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بازگشتن به حال اول، برگشتن، کنایه از ضدیت و مخالفت با تجدد جامعه و تمایل به اوضاع قدیمی
(اِ تِ)
لغت نامه دهخدا
بطلب آب و علف و منفعت و نیکویی شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). طلب گیاه در موضع آن. (از اقرب الموارد). گیاه و آب جستن. (تاج المصادر بیهقی). یقال هؤلاء قوم منتجعون. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و یقال انتجعنا ارضاً نطلب الریف، معارضه کردن کسی را در سخن، یقال انتدب فلان لفلان، اذا عارضه فی کلامه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از آنندراج) ، تقدیر گرفتن: یقال خذما انتدب لک، ای مانص لک. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، تکفل و ضمان. (از معجم متن اللغه). داوطلب شدن امری را. قائم شدن بکاری. (یادداشت بخط مؤلف) : و انتدب امیرالمؤمنین للقیام بما وکله اﷲ الیه. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 301)... حتی یخرجه مستوفی الالفاظ و المعانی کأملح شی ٔ و احسنه فانتدب الصخری لهذه النادره و ضمن الاستقلال بهذه الغریبه... (معجم الادباء ج 2 ص 97)
اشتربفروختن و به بهای آن دیگری خریدن سود را. فروختن ناقه و ببهای آن دیگری خریدن. (منتهی الارب) ، نرم شدن، شوریده گردیدن رأی. (منتهی الارب)
بر پهلو خفتن. (از کنز و منتخب و صراح) (غیاث اللغات) (زوزنی) (منتهی الارب). پهلو بر زمین نهادن. ضجع. ضجوع. اضّجاع. الطجاع. انضجاع. (از اقرب الموارد). رجوع به مصادر مذکور شود.
یک شانه پوشی: پوششی که تنها یک شانه و یک بازو را می پوشاند به کول انداختن
نگاشته شدن چاپ نگاشت نگاشته شدن نقش پذیرفتن نگار بستن، چاپ شدن بچاپ رسیدن، مهر پذیرفتن، نگار پذیری نقش پذیری، چاپ، جمع انطباعات
بخشش خواستن، سود خواستن، آب و گیاه خواستن بطلب آب و علف و منفعت و احسان شدن، طلب عطا و بخشش طلب صله
