- افروزنده
- روشن کننده، درخشنده درخشان، مشتعل کننده
معنی افروزنده - جستجوی لغت در جدول جو
- افروزنده
- روشن کننده، درخشنده، درخشان
- افروزنده ((اَ زَ دِ))
- روشن کننده، درخشنده، مشتعل کننده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بلند کننده، بالابرنده
افروزنده، روشن کننده، درخشنده، درخشان
افروزنده، روشن کننده
افروختن
روشن کردن درخشان ساختن، مشتعل کردن شعله ور ساختن
بر انگیزاننده، پریشان کننده
روشن کننده، درخشان کننده
برانگیزاننده، پریشان کننده
ذخیره کننده، پس انداز کننده
افراخته، افراشته، بالابرده شده
روشن کردن، روشن شدن، درخشان شدن، روشن کردن آتش یا چراغ و امثال آن، فروختن، افروزاندن، افروزان، افروختن، فروزیدن
روشن کردن، روشن شدن، درخشان شدن، روشن کردن آتش یا چراغ و امثال آن، افروزان، افروختن، فروختن، افروزیدن، فروزیدن
بلند کننده، بالابرنده
کسی که چیزی را می فروشد
خوب رو، نیکو سیرت
با ادب
فرشته، موجودی آسمانی و غیر قابل رؤیت که مامور اجرای اوامر الهی است و مرتکب گناه نمی شود، امشاسپند، طایر قدس، ملک، فریشته، امهراسپند، طایر فلک
با ادب
فرشته، موجودی آسمانی و غیر قابل رؤیت که مامور اجرای اوامر الهی است و مرتکب گناه نمی شود، امشاسپند، طایر قدس، ملک، فریشته، امهراسپند، طایر فلک
افرازنده بلند کننده، گشاینده، مسدود کننده بند کننده
افروخته
آنکه چیزی رابفروشد فروختار بایع
بلند کننده، گشاینده، مسدود کننده
Seller, Vendor
vendedor
продавец
Verkäufer
sprzedawca
продавець , продавець