جدول جو
جدول جو

معنی اغویاء - جستجوی لغت در جدول جو

اغویاء
(اَ)
جمع واژۀ غوی ّ، بمعنی گمراه. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اغتیاب
تصویر اغتیاب
در غیبت افتادن، غیبت کردن، در غیاب کسی بد گفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغتیال
تصویر اغتیال
به ناگاه کسی را کشتن، پنهانی کشتن، هلاک کردن
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
جمع واژۀ غنی ّ. (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی)
لغت نامه دهخدا
(اَقْ)
جمع واژۀ قوی ّ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). نیرومندان. رجوع به قوی شود
لغت نامه دهخدا
(اَثْ)
جمع واژۀ ثوی ّ، آسمان:
مسکن ما را که شد رشک اثیر
تو خرابه دانی و خوانی حقیر.
مولوی.
، بعقیدۀ برخی از فلاسفۀ قدیم، روح عالم، (اصطلاح کیمیا) سایلی بی وزن، قابل قبض و بسط، که فضا راپر کرده و در همه اجسام نافذ است. اتر، مؤید بنقل از فخر کمانگر و فرهنگ علی بیگی و دستور و شعوری بنقل از محمودی، اثیر را بمعنی آفتاب وسرشک چشم هم گفته اند و برخی لغت نامه ها معنی زلف نیزبدان داده اند!
لغت نامه دهخدا
(اِتْ تِ)
گمراه گردانیدن. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). گمراه کردن. (آنندراج) (از منتخب بنقل غیاث اللغات). بی راه کردن. (تاج المصادر بیهقی) (از المصادر زوزنی). بگمراهی انداختن. (از اقرب الموارد). اضلال کردن. تسویل. (یادداشت بخط مؤلف) : اگر اختیار بدست من بودی و دیگران در اغراء و اغواء قوم سعی ننمودندی هرگز مفارقت جرجان اختیار نکردی. (ترجمه تاریخ یمینی ص 118).
لغت نامه دهخدا
جمع صفی، منتخب دوستان، گزیده، اولیا، برگزیدگان، جمع صفی، پاکیزه خویان پاکان نیکان جمع صفی پاکان گزیدگان ویژگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسیاء
تصویر انسیاء
رگ کردن پستان روان شدن شیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبیاء
تصویر انبیاء
جمع نبی، پیامبران، وخشوران، پیغمبران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغتزاء
تصویر اغتزاء
چیزی خواهش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغتیاب
تصویر اغتیاب
غیبت کردن در غیاب کسی بد گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغتیاظ
تصویر اغتیاظ
خشمگرایی گرایش به خشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقویاء
تصویر اقویاء
جمع قوی، نیرومندان، زورمندان، توانایان، زورآوران، مقابل ضعفا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغتیال
تصویر اغتیال
ناگهانی کشتن
فرهنگ لغت هوشیار
توانگران، مالداران، جمع غنی، توانگران جمع غنی توانگران بی نیازان مالداران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسخیاء
تصویر اسخیاء
جمع سخی، جوانمردان، جمع سخی بخشندگان سخاوتمندان جوانمردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازکیاء
تصویر ازکیاء
پاکان، روشن اندیشگان جمع زکی پاکان، صاحبان ذهن صافی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اذکیاء
تصویر اذکیاء
جمع ذکی، زیرکان، مردان تیز خاطر، پاکان، باهوشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادعیاء
تصویر ادعیاء
جمع دعی، پسرخواندگان، جهمرز زادگان
فرهنگ لغت هوشیار
گمراهاندن فریفتن از راه تردن گول زدن از راه بردن گمراه کردن بیراه نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشقیاء
تصویر اشقیاء
تیره بختان جمع شقی بدبختان تیره روزان تبه روزان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشقیاء
تصویر اشقیاء
جمع شقی، سیه روزان، بدبختان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اغتیاب
تصویر اغتیاب
((اِ))
پشت سر کسی بد گفتن، غیبت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اغتیال
تصویر اغتیال
((اِ))
به ناگاه کسی را کشتن، فریب دادن، فربه شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اصفیاء
تصویر اصفیاء
جمع صفی، پاکان، برگزیدگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اتقیاء
تصویر اتقیاء
جمع تقی، پرهیزکاران، پارسایان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسخیاء
تصویر اسخیاء
جمع سخی، جوانمردان، سخاوتمندان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اذکیاء
تصویر اذکیاء
جمع ذکی، زیرکان، پاکان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انبیاء
تصویر انبیاء
جمع نبی، پیامبران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اغنیاء
تصویر اغنیاء
جمع غنی، ثروتمندان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اغواء
تصویر اغواء
((اِ))
گمراه کردن، گول زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اغتذاء
تصویر اغتذاء
((اِ تِ))
غذا گرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انبیاء
تصویر انبیاء
پیغمبران، پیامبران
فرهنگ واژه فارسی سره
فریبندگی، اغواگری
دیکشنری عربی به فارسی