اتقیاء اتقیاء جَمعِ واژۀ تقی ّ. پرهیزکاران. ترس کاران: عالم عادل مؤید مظفّر منصور ظهیر سریر سلطنت و مشیر تدبیر مملکت کهف الفقراء ملاذالغرباء مربی الفضلاء محب الاتقیاء افتخار آل پارس فخرالدوله... (گلستان) لغت نامه دهخدا
اشقیاء اشقیاء جَمعِ واژۀ شقی که بمعنی بدبخت است. (غیاث) (آنندراج). جَمعِ واژۀ شقی. (دهار) (ترجمان علامۀ جرجانی ص 62). بدبختان: تا روز اولت چه نوشته ست، بر جبین زیرا که در ازل سعدایند و اشقیا. سعدی. لغت نامه دهخدا