- اسهاء
- ساختن پیشدالان ساختن در گاهی، ساختن گنجینه
معنی اسهاء - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ابرگشادگی باز شدن ابر
رنگ گرفتن غوره خرما، نازکردن
فرو گذاشتن، به دلخواه رسیدن، نیکویی وبخشش، سخن بافی
آب دادن، آب خورانیدن، نوشاندن سیراب کردن، آک کردن
جمع سهم، بون ها در تازی به جای اسهام گفته میشود پشک انداختن، بسیار سخنی سخن دراز کردن جمع سهم بهره ها بخشها. توضیح در عربی جمع سهم بمعنی بهره (اسهم) آمده
شکم راندن توسط دارو، شکم روش، نام مریضی میباشد که فضولات معده پی درپی وبه شکل مایع جاری میشود، بیرون روی
بیدار کردن بی خواب کردن
بیدار کردن، یکباره زاییدن
سخن بسیار گفتن
نهادن هموار ساختن رسوایی
ماسه ها ریگ های نرم
رنجورشدن، کارآمدان، هنروران
شکم روش
کارکشتگی استوار کاری
ستم کردن زن نازا گرفتن
به گونه رمن کار آمدان هنروران رنجور شدن، رنجورکردن
باز داشتن، دست برداشتن، افکندن، سرود شنیدن، مشغول کردن، غافل شدن از کاری
آب دادن تیغ، گرم کردن اسپ، به آب رسیدن، تیز کردن
جمع نهی، تالاب ها آبگیرها استخرها پیام رسانی، آگاهاندن، پیشنهاد کردن آگاه کردن اطلاع دادن خبر دادن، رسانیدن پیغام
بسیار سخن گفتن، دراز کردن سخن
جمع سهم، بهره ها، بخش ها
((اِ))
فرهنگ فارسی معین
از اندازه گذشتن، سخن را دراز گردانیدن، پرگویی، اطناب، واگذاشتن چهارپایان سواری، بسیار بخشش کردن، شیر مکیدن بزغاله از مادر
دفع مدفوع به صورت شل و آبکی که منجر به کم شدن آب بدن می شود، هیضه، شکم روش، شکم روه، بیرون روه، زحیر، تردّد، رانش
اسهال خونی: در پزشکی نوعی اسهال که با التهاب، زخم روده و لخته های خون در مدفوع همراه است
اسهال خونی: در پزشکی نوعی اسهال که با التهاب، زخم روده و لخته های خون در مدفوع همراه است
درامن کردن، راست کردن کارمردم ریشه دارویی، دارو