انهاء انهاء جمع نهی، تالاب ها آبگیرها استخرها پیام رسانی، آگاهاندن، پیشنهاد کردن آگاه کردن اطلاع دادن خبر دادن، رسانیدن پیغام فرهنگ لغت هوشیار
انهاء انهاء رسانیدن چیزی را و پیغام و جز آن را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). خبر دادن. برسانیدن خبر را. (تاج المصادر بیهقی). خبر رسانیدن. لغت نامه دهخدا
انهاء انهاء جَمعِ واژۀ نَهْی یا نِهْی به معنی حوض بزرگ و آبگیر و مثل آن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به نهی و انه شود، شکسته گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). مطاوع هصر است. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا