جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اسهام

اسهام

اسهام
جمع سهم، بون ها در تازی به جای اسهام گفته میشود پشک انداختن، بسیار سخنی سخن دراز کردن جمع سهم بهره ها بخشها. توضیح در عربی جمع سهم بمعنی بهره (اسهم) آمده
فرهنگ لغت هوشیار

اسهام

اسهام
جَمعِ واژۀ سَهْم. (دهار). اسهام که معمولاً جمع سهم بمعنی بهره و نصیب استعمال میشود از کلمات مستحدث است و در کتب لغت معتبر نیامده، آنچه موجود است در جمع سهم بمعنی تیر، سِهام، و در جمع سهم بمعنی بهره، اَسْهُم و سُهْمان و سُهْمَه میباشد، ولی فیومی در جمع سهم بمعنی بهره، بجای سهمه، سهام را ذکر کرده است
لغت نامه دهخدا

استام

استام
آتش کاو آهنین محش محشه سیخی که در تون حمام و تنور نانوایی بکار میرود کفچه آتشدان چمچه کمچه آتش کش بیلچه خاک انداز. زین و یراق اسب ساز و برگ اسب
فرهنگ لغت هوشیار