جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اکهاء

اکهاء

اکهاء
به دم گرم کردن سرانگشتان سرمارسیده را، کج ساق دست. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آنکه خورده دستش کج باشد. (از المصادر زوزنی). آنکه انگشتانش خشک شده بود. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا

اکهاء

اکهاء
مردمان دانا و آگاه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا