اتعاد(سَ گَ) وعده پذیرفتن. وعده فاپذیرفتن. (زوزنی). با کسی وعده کردن. با یکدیگر وعده نهادن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). ادامه... وعده پذیرفتن. وعده فاپذیرفتن. (زوزنی). با کسی وعده کردن. با یکدیگر وعده نهادن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). لغت نامه دهخدا