جدول جو
جدول جو

معنی اتعاد - جستجوی لغت در جدول جو

اتعاد(سَ گَ)
وعده پذیرفتن. وعده فاپذیرفتن. (زوزنی). با کسی وعده کردن. با یکدیگر وعده نهادن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا
اتعاد
وعده پذیرفتن
تصویری از اتعاد
تصویر اتعاد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ابعاد
تصویر ابعاد
بعد
ابعاد هندسی (ثلاثه، سه گانه): در ریاضیات طول (درازا)، عرض (پهنا) و عمق (ژرفا)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اتعاظ
تصویر اتعاظ
پند گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اتحاد
تصویر اتحاد
یکی شدن، یگانگی کردن، یگانگی داشتن، یگانگی، همدستی، در ریاضیات تساوی ای که یک یا چند متغیر دارد و به ازای همۀ مقادیر متغیرها صدق می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارعاد
تصویر ارعاد
ترساندن، بیم دادن، کسی را دچار ترس و بیم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارتعاد
تصویر ارتعاد
لرزیدن، لرزش، مضطرب شدن، ناآرام شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اصعاد
تصویر اصعاد
صعود کردن، بالا برآمدن، بالا رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اتعاب
تصویر اتعاب
در رنج انداختن، مانده کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابعاد
تصویر ابعاد
دور کردن، تبعید کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسعاد
تصویر اسعاد
یاری کردن، یاری دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امتعاد
تصویر امتعاد
به شتاب کشیدن، ربودن، از جا کندن
فرهنگ لغت هوشیار
دسیاد دادن (دسیاد وعده)، ترسیدن، ترساندن بیم دادن سهم دادن ترساندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقعاد
تصویر اقعاد
خدمت کردن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابعاد
تصویر ابعاد
جمع بعد بمعنای دوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصعاد
تصویر اصعاد
بالا رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسعاد
تصویر اسعاد
یاری وخوشبخت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
ناآرامی دلهریدن دلهره داشتن ارزیدن، مضطرب گردیدن بی آرام گردیدن، لرز لرزه لرزش جنبش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتحاد
تصویر اتحاد
یکی شدن، یگانگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابتعاد
تصویر ابتعاد
دوری گزیدن دورشدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتعاب
تصویر اتعاب
جمع رنجها، تعب در رنج انداختن در رنج انداختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتعاظ
تصویر اتعاظ
پند پذیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتاد
تصویر اعتاد
آمادن آماده بودن آماده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقعاد
تصویر اقعاد
((اِ))
نشاندن، نشانیدن، خدمت کردن کسی را
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایعاد
تصویر ایعاد
بیم دادن، ترساندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اصعاد
تصویر اصعاد
((اِ))
بالا رفتن، صعود کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ابعاد
تصویر ابعاد
((اِ))
دور کردن، راندن، دور رفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسعاد
تصویر اسعاد
((اِ))
نیکبخت گردانیدن، مبارکی، یاری، کمک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتعاد
تصویر ارتعاد
((اِ تِ))
لرزیدن، مضطرب گردیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ابعاد
تصویر ابعاد
((اَ))
جمع بعد، دوری ها
ابعاد هندسی: طول، عرض و ارتفاع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اتحاد
تصویر اتحاد
((اِ تِّ))
یکی شدن، یگانگی کردن، سازگاری، توافق، اجتماع، وحدت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اتحاد
تصویر اتحاد
همبستگی، یک پارچگی، هماهنگی، یگانگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اتحاد
تصویر اتحاد
Alliance, Unification, Union, Unity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اتحاد
تصویر اتحاد
союз , объединение , единство
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اتحاد
تصویر اتحاد
Allianz, Vereinigung, Einheit
دیکشنری فارسی به آلمانی