معنی اسعاد - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اسعاد
اسعاد
- اسعاد
- نیک بخت کردن. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (مؤید الفضلاء). نیکبخت گردانیدن. (زوزنی).
لغت نامه دهخدا
اسعاف
- اسعاف
- برآوردن، نیاز، نزدیک شدن، دوستی کردن، یاریدهی بر آوردن، روا کردن (حاجت و مانند آن)
فرهنگ لغت هوشیار