- kutatua
داوری کردن، برای حل کردن، تعیین کردن، حل کردن، باز کردن پیچیدگی ها
معنی kutatua - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصمیم گرفتن، برای تصمیم گیری
عیب یابی کردن، برای حلّ مشکل
ابهام، پیچیدگی
ثالوث، تثلیث
پیاده شدن، فرود آمدن
قطع کردن، بریدن، برش زدن، برش کردن، حذف کردن، برش دادن، کوتاه سازی
چسبناک، چسبنده، چسبندگی، چسبناکی
دریافت کردن، دریافت کنید، استخراج کردن، کسب کردن، یافتن، گرفتن، به دست آوردن
سفید کردن، برخاستن
منصوب کردن، تعیین کنید، نامگذاری کردن، مشخّص کردن، نامزد کردن
تخم گذاری کردن، دراز کشیدن
نام گذاری، ذکر کردن، اظهار نظر کردن، اصطلاح کردن
اراده داشتن، خوٰاستن
مقاومت کردن، رد کردن، کاهش دادن، انکار کردن، عدم تایید، مخالفت کردن، امتناع کردن، واگذاری، صرف نظر کردن، انکار
پوشش، محاصره
برداشت کردن، قطع کردن
دانلود کردن، برای دانلود، بارگیری را متوقّف کردن
گسترش دادن، گسترش دهید، بزرگ کردن، تمدید کردن، بزرگ نمایی، طولانی کردن
تورّم ایجاد کردن، پاره کردن، بریدن
حمایت کردن، دفاع کند، دفاع کردن
تردید، بلاتکلیف
مضطرب شدن، مشعل، بی خبری
هضم کردن، جویدن، گاز زدن
جستجو کردن، برای جستجو
تصویب کردن، برای شناسایی، تشخیص دادن، شناسایی کردن، شناختن
تلفّظ کردن
پریشان کردن، مختل کردن
تبعیض کردن، تبعیض قائل شدن
معمّا حلّ کردن، حل کردن پازل