ترجمه kunata به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kunata
kupata
- kupata
- دَریافت کَردَن، دَریافت کُنید، اِستِخراج کَردَن، کَسب کَردَن، یافتَن، گِرِفتَن، بِه دَست آوَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kukata
- kukata
- قَطع کَردَن، بُریدَن، بُرِش زَدَن، بُرِش کَردَن، حَذف کَردَن، بُرِش دادَن، کوتاه سازی
دیکشنری سواحیلی به فارسی