ترجمه kuamua به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kuamua
kuzama
- kuzama
- غوطه وَر شُدَن، غَرق شُدَن، مَشغول کَردَن، مَشغولِیَت، سِیلاب آوَردَن، غَرق کَردَن، اُفتادَن، غوطِه وَر کَردَن، غَش کَردَن، سُقوطِ آزاد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kutatua
- kutatua
- داوَری کَردَن، بَرایِ حَل کَردَن، تَعیین کَردَن، حَل کَردَن، باز کَردَن پیچیدِگی ها
دیکشنری سواحیلی به فارسی