جدول جو
جدول جو

معنی fondre - جستجوی لغت در جدول جو

fondre
ذوب شدن، ذوب شود
دیکشنری فرانسوی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آب شده، مذاب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تفکّر کردن، تأمّل کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بررسی کردن، کاوشگر، نظرسنجی کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
طعم دار کردن، فصل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ارائه دادن، عرضه، تأمین کردن، تهیّه کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پایان دادن، تمام کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اهدا کردن، اهدا کنند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پس زمینه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تظاهر کردن، تظاهر کن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
نظم، سفارش دهید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
منبع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
فاسد، پوسیده، گندیده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
منبع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
افتخار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
غش کردن، حرکت کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
آویزان بودن، آویزان کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
دستکاری کردن، دوختن، سوزن زدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بنیاد گذاشتن، یافت، پایه گذاری کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بررسی کردن، کاوشگر، نظرسنجی کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بریدن، چمن زنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ادغام کردن، ذوب شود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بنیاد گذاشتن، یافت، پایه گذاری کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سریع حرکت کردن، عجله
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ارائه دادن، پس دادن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
صوتی، صدا، مربوط به صدا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تعجّب کردن، شگفتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچاندن، پیچ و تاب، چرخاندن، چلانیدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خراشیدن، آسیاب کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
گاز گرفتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مقدّس کردن، مسح کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
کمتر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
لطیف بودن، مناقصه، نرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
فروختن، فروش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
افت کردن، فروپاشی، فروری کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی