معنی Ponder
Ponder
تفکّر کردن، تأمّل کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Ponder
fonder
fonder
بُنیاد گُذاشتَن، یافت، پایِه گُذاری کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sonder
sonder
بَررَسی کَردَن، کاوِشگَر، نَظَرسَنجی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Wonder
Wonder
تَعَجُّب کَردَن، شگفتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Powder
Powder
پودر کَردَن، پودر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gronder
gronder
غُرِّش کَردَن، سَرزَنِش کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fondre
fondre
ذُوب شُدَن، ذُوب شَوَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
foncer
foncer
سَریع حَرَکَت کَردَن، عَجَلِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ronger
ronger
جَویدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rondeur
rondeur
گِردی، گِرد بودَن، چاقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی