جدول جو
جدول جو

معنی foncer - جستجوی لغت در جدول جو

foncer
سریع حرکت کردن، عجله
دیکشنری فرانسوی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گاز گرفتن، خرج کردن، نیش زدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
جواب دندان شکن، ضدّ حمله
دیکشنری آلمانی به فارسی
اهدا کردن، دادن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بالا بردن، بالا رفتن، سواری کردن، صعود کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
رعد و برق زدن، رعد و برق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خر خر کردن، خرّوپف کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بیان کردن، دولت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پیچاندن، پیچ و تاب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
کنسرت دادن، کنسرت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفکّر کردن، تأمّل کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقّاص، رقصنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تأمین کردن، عرضه کند، ارائه دادن، تهیّه کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خر خر کردن، خرّوپف کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ادغام کردن، ذوب شود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
افسر، افسردگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
نگران بودن، نگرانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موافقت کردن، موافق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرو رفتن، فشار دهید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ذوب شدن، ذوب شود
دیکشنری فرانسوی به فارسی
چروک شدن، اخم کردن، چهره در هم کشیدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
اجبار کردن، زور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بنیاد گذاشتن، یافت، پایه گذاری کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پا گذاشتن، زیر پا گذاشتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
شکل دادن، فرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
آب شدن فلز، جعل کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
جویدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مشورت کردن، اهدا کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آبکشی کردن، آبکشی کنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
انداختن، پرتاب، پرتاب کردن، راه اندازی کردن، نیزه انداختن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
زنگ زدن، حلقه، صدا دادن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بررسی کردن، کاوشگر، نظرسنجی کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
گوشه گرفتن، گیر کرده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تعجّب کردن، شگفتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در بر داشتن، حاوی، محدود کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی