جدول جو
جدول جو

معنی Nosily - جستجوی لغت در جدول جو

Nosily
پرحرفانه، افتضاح
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به طور خواب آلود
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Noisy
تصویر Noisy
مقدمه مفهومی
نوفه آلود به سیستم ها، داده ها یا محیط هایی اطلاق می شود که در آنها اثرات نوفه (اختلالات ناخواسته) به میزان قابل توجهی وجود دارد. این مفهوم در حوزه های مختلف پردازش داده و سیگنال اهمیت ویژه ای دارد.
کاربردها در فناوری اطلاعات
1. پردازش سیگنال های صوتی و تصویری
2. تحلیل داده های حاوی خطا
3. سیستم های ارتباطی در محیط های پرتأثیر
4. یادگیری ماشین با داده های نویزی
مثال های کاربردی
1. تصاویر دیجیتال گرفته شده در نور کم
2. سیگنال های صوتی ضبط شده در محیط های شلوغ
3. داده های سنسورهای با دقت پایین
نقش در توسعه سیستم ها
طراحی الگوریتم های مقاوم به نوفه و فیلترهای دیجیتال برای سیستم های نوفه آلود از چالش های مهم مهندسی است.
تاریخچه و تکامل
مطالعه سیستم های نوفه آلود به دهه 1940 برمی گردد و با پیشرفت فناوری های دیجیتال، روش های جدیدی برای مقابله با آن توسعه یافته است.
تفاوت با مفاهیم مشابه
نوفه آلود با خطادار متفاوت است - داده های نوفه آلود حاوی اختلالات تصادفی هستند در حالی که داده های خطادار ممکن است خطاهای سیستماتیک داشته باشند.
پیاده سازی فنی
1. استفاده از فیلترهای دیجیتال مانند فیلتر کالمن
2. پیاده سازی الگوریتم های کاهش نویز
3. روش های پیش پردازش داده های نویزی
چالش های رایج
1. تشخیص مرز بین نوفه و اطلاعات مفید
2. حفظ ویژگی های اصلی داده هنگام حذف نوفه
3. محاسبات سنگین در روش های پیشرفته
راهکارهای پیشنهادی
1. استفاده از روش های مبتنی بر هوش مصنوعی
2. به کارگیری تکنیک های پردازش سیگنال پیشرفته
3. استفاده ترکیبی از روش های مختلف
نتیجه گیری
مدیریت سیستم های نوفه آلود نیازمند درک عمیق از ماهیت نوفه و انتخاب روش های مناسب برای هر کاربرد خاص است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
پر سر و صدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با رفتار رئیس مآبانه، بوسیله
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اطّلاع دادن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور زننده، بدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیشتر اوقات، اکثراً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور خونین، غمگینانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با طراوت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور لوسی، بدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به راحتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روباه وار، روباهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گران، پرهزینه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راحت بخش، راحت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور پرمشغله، پر مشغله
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پر سر و صدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فضول، فضولی
دیکشنری انگلیسی به فارسی