معنی Nastily
Nastily
به طور زننده، بدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Nastily
Tastily
Tastily
با طَعم خُوشمَزِه، با مَزِّه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Hastily
Hastily
بِه سُرعَت، با عَجَلِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sassily
Sassily
بِه طُورِ بی اِحتِرامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cattily
Cattily
بِه طُورِ زَنَندِه، گُربِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Testily
Testily
با عَصَبانیَّت، بِیضایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gustily
Gustily
با طوفان، شوخی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nasally
Nasally
بِه طُورِ بینی، بینی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Vastly
Vastly
بِسیار، بِسیار زیاد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Easily
Easily
بِه راحَتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی