مارمولک، گروهی از جانوران خزنده چابک و شبیه سوسمار با بدن فلس دار و دم بلند که قادرند دم ازدست رفتۀ خود را ترمیم کنند، چلپاسه، کرباسه، باشو، ماتورنگ، کربش، کربشه، کرفش، کرباشه، کرباشو، کلباسو
مارمولَک، گروهی از جانوران خزنده چابک و شبیه سوسمار با بدن فلس دار و دُمِ بلند که قادرند دُم ازدست رفتۀ خود را ترمیم کنند، چَلپاسه، کَرباسه، باشو، ماتورَنگ، کَربَش، کَربَشه، کَرفَش، کَرباشه، کَرباشو، کَلباسو
کردوک هارا بعض محققین با کردها تطبیق کرده اند. گزنفون گویداین مردم بسیار رشیدند و هنوز تابع پادشاهان پارس نشده اند. از نوشتۀ گزنفون برمی آید که مسکن آنان در سرزمین کوهستانی و صعب بوده است و با ارمنستان سرحد مشترک داشته اند. (از تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1073). رجوع به تاریخ ایران باستان، کرد و پیوستگی نژادی وتاریخی او ص 91، کرد و کردو در همین لغت نامه شود
کردوک هارا بعض محققین با کردها تطبیق کرده اند. گزنفون گویداین مردم بسیار رشیدند و هنوز تابع پادشاهان پارس نشده اند. از نوشتۀ گزنفون برمی آید که مسکن آنان در سرزمین کوهستانی و صعب بوده است و با ارمنستان سرحد مشترک داشته اند. (از تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1073). رجوع به تاریخ ایران باستان، کرد و پیوستگی نژادی وتاریخی او ص 91، کرد و کردو در همین لغت نامه شود
شهر زیبایی در شمال عراق. قلعۀ آن بر سر تلی واقع و خود شهر در اطراف قلعه قرار دارد. (حواشی جهانگشای نادری چ انوار ص 651). این شهر کردنشین و از مراکز استخراج و تصفیه نفت است. 65هزار تن جمعیت دارد
شهر زیبایی در شمال عراق. قلعۀ آن بر سر تلی واقع و خود شهر در اطراف قلعه قرار دارد. (حواشی جهانگشای نادری چ انوار ص 651). این شهر کردنشین و از مراکز استخراج و تصفیه نفت است. 65هزار تن جمعیت دارد
ضیعه ای است از ضیاع سفاقس و سفاقس شهری است از نواحی افریقیه بر ساحل و در سه روزه راه تا مهدیه. ابوالحسن علی بن محمد کرکوری ادیب منسوب به آن است. (از معجم البلدان ذیل کرکور و سفاقس)
ضیعه ای است از ضیاع سفاقس و سفاقس شهری است از نواحی افریقیه بر ساحل و در سه روزه راه تا مهدیه. ابوالحسن علی بن محمد کرکوری ادیب منسوب به آن است. (از معجم البلدان ذیل کرکور و سفاقس)
در اوستا چهار پسر از کی گشتاسپ نام برده شده اندکه عبارتند از: پشوتن، اسفندیار، فرشیدورد و فرشوکر. از فرزند اخیر او در فروردین یشت بند 102 یاد شده و در آنجا به فروهر او درود فرستاده شده است. در شاهنامه ذکری از این شخص نیست اما به یقین او پسر گشتاسپ بوده، چه در ایاتکار زریران مکرر از او یاد شده است. او در یکی از جنگهای دینی به دست ’نامخواست’ فرزند ’هزار’ سردار تورانی کشته شده است. (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی تألیف معین چ 1 ص 332)
در اوستا چهار پسر از کی گشتاسپ نام برده شده اندکه عبارتند از: پشوتن، اسفندیار، فرشیدورد و فرشوکر. از فرزند اخیر او در فروردین یشت بند 102 یاد شده و در آنجا به فروهر او درود فرستاده شده است. در شاهنامه ذکری از این شخص نیست اما به یقین او پسر گشتاسپ بوده، چه در ایاتکار زریران مکرر از او یاد شده است. او در یکی از جنگهای دینی به دست ’نامخواست’ فرزند ’هزار’ سردار تورانی کشته شده است. (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی تألیف معین چ 1 ص 332)
کرکر. گرگر. گروگر. (حاشیۀ برهان چ معین). یکی از نامهای خدای تعالی است جل جلاله. (برهان) (آنندراج). از جمله نامهای اﷲ است جل جلاله. (از حاشیۀ فرهنگ اسدی) کرکر. نامی از نامهای باریتعالی است. (صحاح الفرس) : تو پنداری که یزدان کروکر جهانی نو برآورده ست دیگر. عنصری. گر این کار بدهد کروکر ترا ز شاهی مرا نام و دیگر ترا. اسدی. علاء دولت مسعود کامر و نهیش را مطیع گشت به صنع کروکر آتش و آب. مسعودسعد. که در ایام جدجد ترا کرد روزی کروکر داور. مسعودسعد. ، صانع و کارکن. (ناظم الاطباء). رجوع به گروگر، کرکر و گرگر شود
کرکر. گرگر. گروگر. (حاشیۀ برهان چ معین). یکی از نامهای خدای تعالی است جل جلاله. (برهان) (آنندراج). از جمله نامهای اﷲ است جل جلاله. (از حاشیۀ فرهنگ اسدی) کرکر. نامی از نامهای باریتعالی است. (صحاح الفرس) : تو پنداری که یزدان کروکر جهانی نو برآورده ست دیگر. عنصری. گر این کار بدهد کروکر ترا ز شاهی مرا نام و دیگر ترا. اسدی. علاء دولت مسعود کامر و نهیش را مطیع گشت به صنع کروکر آتش و آب. مسعودسعد. که در ایام جدجد ترا کرد روزی کروکر داور. مسعودسعد. ، صانع و کارکن. (ناظم الاطباء). رجوع به گروگر، کرکر و گرگر شود