جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کرنتگر

کانتور

کانتور
دایرۀ حسابداری در تجارتخانه، کارخانه یا شرکت دیگر
کانتور
فرهنگ فارسی عمید

کلندگر

کلندگر
کسی که با کلنگ زمین را بکند، آنکه با کلنگ کار کند، کلنگ زن، کلنگ دار
کلندگر
فرهنگ فارسی عمید

کلندگر

کلندگر
آنکه با کلند کار کند آنکه زمین را با کلنگ بکند: (تا گشته ام هلاک جوان کلندگر همچون کلند خاک درش میکنم بسر)، (سیفی)
کلندگر
فرهنگ لغت هوشیار

کرختگی

کرختگی
کرختی. بی حسی. (ناظم الاطباء) ، درشتی. ناهمواری. (آنندراج). خشکی. صلابت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

کرنوکر

کرنوکر
دهی است از بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد. کوهستانی و سردسیر است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

کلندگر

کلندگر
آنکه با کلنگ کار می کند. (ناظم الاطباء). آنکه زمین را با کلنگ بکند. (فرهنگ فارسی معین) :
تا گشته ام هلاک جوان کلندگر
همچون کلند خاک درش می کنم به سر.
سیفی (از بهار عجم).
و رجوع به کلند شود
لغت نامه دهخدا

کین گر

کین گر
کینه و عداوت تیز و افزون. (آنندراج). انتقام کشنده. منتقم. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا