کرکر. گرگر. گروگر. (حاشیۀ برهان چ معین). یکی از نامهای خدای تعالی است جل جلاله. (برهان) (آنندراج). از جمله نامهای اﷲ است جل جلاله. (از حاشیۀ فرهنگ اسدی) کرکر. نامی از نامهای باریتعالی است. (صحاح الفرس) : تو پنداری که یزدان کروکر جهانی نو برآورده ست دیگر. عنصری. گر این کار بدهد کروکر ترا ز شاهی مرا نام و دیگر ترا. اسدی. علاء دولت مسعود کامر و نهیش را مطیع گشت به صنع کروکر آتش و آب. مسعودسعد. که در ایام جدجد ترا کرد روزی کروکر داور. مسعودسعد. ، صانع و کارکن. (ناظم الاطباء). رجوع به گروگر، کرکر و گرگر شود