بهتر و ممتاز و سردار. (غیاث اللغات) (آنندراج). زبده. قدوه: منم سرآمد دوران که طبع من داند چهار جوی جنان از پی جهان کندن. خاقانی. شنیدم کز این دور آموزگار سرآمد تویی بر همه روزگار. نظامی. احمد که سرآمد عرب بود هم خستۀ خار بولهب بود. نظامی. خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق دریادلی بجوی دلیری سرآمدی. حافظ
بهتر و ممتاز و سردار. (غیاث اللغات) (آنندراج). زبده. قدوه: منم سرآمد دوران که طبع من داند چهار جوی جنان از پی جهان کندن. خاقانی. شنیدم کز این دور آموزگار سرآمد تویی بر همه روزگار. نظامی. احمد که سرآمد عرب بود هم خستۀ خار بولهب بود. نظامی. خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق دریادلی بجوی دلیری سرآمدی. حافظ
پرعیب: کسی را کجا دل پرآهو بود روانش ز مستی به نیرو بود به بیچارگان بر ستم سازد اوی گر از جبرگردن برافرازد اوی. فردوسی. اگر دیر ماند بنیرو شود وزو باغ شاهی پرآهو شود. فردوسی. بگفتار بی بر چو نیروکنی روان و خرد را پرآهو کنی. فردوسی
پرعیب: کسی را کجا دل پرآهو بود روانش ز مستی به نیرو بود به بیچارگان بر ستم سازد اوی گر از جبرگردن برافرازد اوی. فردوسی. اگر دیر ماند بنیرو شود وزو باغ شاهی پرآهو شود. فردوسی. بگفتار بی بر چو نیروکنی روان و خرد را پرآهو کنی. فردوسی