معنی پسرو پسرو (پِ سَ) مصغر پسر. پسرک. پسر خرد. پسر کوچک. پسرچه. نیمچه پسر: چشم خوش تو که آفرین باد بر او بر ما نظری نمیکند ای پسرو لغت نامه دهخدا