پسرو پسرو مصغر پسر. پسرک. پسر خرد. پسر کوچک. پسرچه. نیمچه پسر: چشم خوش تو که آفرین باد بر او بر ما نظری نمیکند ای پسرو لغت نامه دهخدا
خسرو خسرو مشهور، نیک نام، پادشاه، نیکنام، دارای آوازه نیکی، لقب چند تن از پادشاهان ساسانی، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله کیخسرو پادشاه کیانی وخسروپرویز پادشاه ساسانی فرهنگ نامهای ایرانی