جدول جو
جدول جو

معنی سرمو

سرمو
(سَ رِ)
بمجاز بمعنی ذره ای. جزیی:
سال جهان گرچه بسی درگذشت
از سر مویش سرمو کم نگشت.
نظامی.
گروهی ضعیفان دین پروریم
سرمویی از راستی نگذریم.
نظامی
لغت نامه دهخدا