حاجی پیرزاده، محمدعلی بن محمد اسماعیل نائینی از بزرگان اهل ذوق و حال در اواخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجری (طرائق الحقائق ص 351). وی در 1305 هجری قمری سفری بفرنگستان رفت و در 1306بتهران بازگشت و در لندن با ادوارد براون انگلیسی ملاقات کرد. مکاتباتی نیز در لندن و پاریس و بیروت میان آن دو متبادل شده است. (تاریخ ادبیات براون مقدمۀج 3. یا از سعدی تا جامی ص ج، یا یب، یج، کب، کد)
حاجی پیرزاده، محمدعلی بن محمد اسماعیل نائینی از بزرگان اهل ذوق و حال در اواخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجری (طرائق الحقائق ص 351). وی در 1305 هجری قمری سفری بفرنگستان رفت و در 1306بتهران بازگشت و در لندن با ادوارد براون انگلیسی ملاقات کرد. مکاتباتی نیز در لندن و پاریس و بیروت میان آن دو متبادل شده است. (تاریخ ادبیات براون مقدمۀج 3. یا از سعدی تا جامی ص ج، یا یب، یج، کب، کد)
پراشیده. پریشان شده. متفرق گشته. متفرق ساخته. پراکنده شده: گفت بر پرنیان ریشیده طبل عطار شد پریشیده. عنصری. پریشیده عقل و پراگنده هوش ز قول نصیحت گر آکنده گوش. سعدی (بوستان). ، افشانده. برباد داده: برون آمد از خیمه و زان دو زلف بنفشه پریشیده بر نسترن. (از لغت نامۀاسدی). من عاشق آن ترک پریزاد که او را هم جعد پریشیده و هم زلف خمیده ست. معزی
پراشیده. پریشان شده. متفرق گشته. متفرق ساخته. پراکنده شده: گفت بر پرنیان ریشیده طبل عطار شد پریشیده. عنصری. پریشیده عقل و پراگنده هوش ز قول نصیحت گر آکنده گوش. سعدی (بوستان). ، افشانده. برباد داده: برون آمد از خیمه و زان دو زلف بنفشه پریشیده بر نسترن. (از لغت نامۀاسدی). من عاشق آن ترک پریزاد که او را هم جعد پریشیده و هم زلف خمیده ست. معزی
مصروع. جن زده. مجنون. مسفوع. شبزق: بمن نمای رخ و اندکی بمن ده دل که با پری زده دارند اندکی آهن. سوزنی. بتی پری رخ و آهن دلی و بی رخ تو چنین پریزده کردار و شیفته است شمن. سوزنی
مصروع. جن زده. مجنون. مسفوع. شَبزَق: بمن نمای رخ و اندکی بمن ده دل که با پری زده دارند اندکی آهن. سوزنی. بتی پری رخ و آهن دلی و بی رخ تو چنین پریزده کردار و شیفته است شمن. سوزنی
عثمان صاحب افندی. از علمای نامدار عثمانی پسر پیری زاده محمد صاحب افندی. وی بسال 1122 هجری قمری در استانبول تولد یافت و پس از تحصیل علوم رسمی و طی مراتب عالیۀ علمی در زمان شیخ الاسلامی پدرش یعنی در سنۀ 1158 قاضی استانبول و در تاریخ 1165 قاضی عسکر آناطولی و در سنۀ 1169 قاضی عسکر روم ایلی گردید و بسال 1170 معزول و به اقامت چندساله در بروسه مأمور گردید و درسال 1175 بار دوم، و در سنۀ 1179 بار سوم بصدارت روم ایلی نایل گشت و در سال 1182 در عهد سلطان مصطفی خان ثالث بمنصب جلیل شیخ الاسلامی رسید و قریب 17 ماه مرجع انام بود و در اثنای سفر روسیه معزول گشت و بسال 1183 هجری قمری درگذشت و در محوطۀ جامع شریف مرادپاشادر آقسرای بخاکش سپردند. مردی ادیب و شاعر و بذله گوی و سخی بود. در اشعار تخلص صاحب دارد. (قاموس الاعلام ترکی) ، پیری زاده محمد صاحب افندی، پدرصاحب ترجمه مذکور در فوقست. (قاموس الاعلام ترکی)
عثمان صاحب افندی. از علمای نامدار عثمانی پسر پیری زاده محمد صاحب افندی. وی بسال 1122 هجری قمری در استانبول تولد یافت و پس از تحصیل علوم رسمی و طی مراتب عالیۀ علمی در زمان شیخ الاسلامی پدرش یعنی در سنۀ 1158 قاضی استانبول و در تاریخ 1165 قاضی عسکر آناطولی و در سنۀ 1169 قاضی عسکر روم ایلی گردید و بسال 1170 معزول و به اقامت چندساله در بروسه مأمور گردید و درسال 1175 بار دوم، و در سنۀ 1179 بار سوم بصدارت روم ایلی نایل گشت و در سال 1182 در عهد سلطان مصطفی خان ثالث بمنصب جلیل شیخ الاسلامی رسید و قریب 17 ماه مرجع انام بود و در اثنای سفر روسیه معزول گشت و بسال 1183 هجری قمری درگذشت و در محوطۀ جامع شریف مرادپاشادر آقسرای بخاکش سپردند. مردی ادیب و شاعر و بذله گوی و سخی بود. در اشعار تخلص صاحب دارد. (قاموس الاعلام ترکی) ، پیری زاده محمد صاحب افندی، پدرصاحب ترجمه مذکور در فوقست. (قاموس الاعلام ترکی)
فرار کننده فرار، فارغ برکنار: خداوند بخشایش و راستی گریزنده از کژی و کاستی، ترسو: به پرموده گفت: ای گریزنده مرد تو گرد دلیران جنگی مگرد خ، جمع گریزندگان
فرار کننده فرار، فارغ برکنار: خداوند بخشایش و راستی گریزنده از کژی و کاستی، ترسو: به پرموده گفت: ای گریزنده مرد تو گرد دلیران جنگی مگرد خ، جمع گریزندگان