جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با میرزاده

میرزاده

میرزاده
مخفف امیرزاده. رجوع به میر و میرزاد و میرزا شود
لغت نامه دهخدا

میرازده

میرازده
امیر زاده شاهزاده: میر زاده چون بدیدش آن طبق چون نخوانده بود هرگزاین ورق. (منطق الطیر)، سید
فرهنگ لغت هوشیار

امیرزاده

امیرزاده
فرزند امیر. (فرهنگ فارسی معین). شاهزاده. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین) : دو امیرزاده در مصر بود یکی علم آموخت و آن دگر مال اندوخت. (گلستان).
لغت نامه دهخدا

پیرزاده

پیرزاده
حاجی پیرزاده، محمدعلی بن محمد اسماعیل نائینی از بزرگان اهل ذوق و حال در اواخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجری (طرائق الحقائق ص 351). وی در 1305 هجری قمری سفری بفرنگستان رفت و در 1306بتهران بازگشت و در لندن با ادوارد براون انگلیسی ملاقات کرد. مکاتباتی نیز در لندن و پاریس و بیروت میان آن دو متبادل شده است. (تاریخ ادبیات براون مقدمۀج 3. یا از سعدی تا جامی ص ج، یا یب، یج، کب، کد)
لغت نامه دهخدا

میرزاد

میرزاد
میرزاده: آمدی روزی بمکتب میرداد کودکی را دید پیش میرزاد. (منطق الطیر)
فرهنگ لغت هوشیار