جدول جو
جدول جو

معنی پرهیزانه

پرهیزانه((پَ نِ))
غذایی که پزشک برای بیمار روا می دارد
تصویری از پرهیزانه
تصویر پرهیزانه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پرهیزانه

پرهیزانه

پرهیزانه
روزه، غذا که برای مریضان بنوی شفایافته کنند. خوراکی که بیمار یا تازه شفایافته مأذون بخوردن آن است
لغت نامه دهخدا

پرهیزنده

پرهیزنده
دوری کننده حذر کننده اجتناب کننده محتذر محتاط، نگهبان حافظ
پرهیزنده
فرهنگ لغت هوشیار

پرهیز خانه

پرهیز خانه
جایی که در آن انواع جوشانده ها و شربتها برای پادشاهان صفوی ترتیب داده میشد
فرهنگ لغت هوشیار

پرهیزناک

پرهیزناک
پرهیزکار، پرهیز کننده، برای مِثال بِه که نجوید دل پرهیزناک / روشنی آب در این تیره خاک (نظامی۱ - ۶۹)
پرهیزناک
فرهنگ فارسی عمید

پرهیزنده

پرهیزنده
دوری کننده. مُجتَنِب. حَذَرکننده. محتذر. محتاط. آژیر، نگهبان. حافظ
لغت نامه دهخدا