جدول جو
جدول جو

معنی يُسَلِّمُ - جستجوی لغت در جدول جو

يُسَلِّمُ
استرداد کردن، او تحویل می دهد
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تجهیز کردن، او اسلحه می کند
دیکشنری عربی به فارسی
سیستماتیک کردن، تنظیم می کند، تنظیم کردن، سازمان دادن
دیکشنری عربی به فارسی
ارزیابی کردن، ارزیابی می کند
دیکشنری عربی به فارسی
کاهش دادن، کاهش می دهد
دیکشنری عربی به فارسی
تقسیم کردن، او قسم می خورد
دیکشنری عربی به فارسی
قدیمی کردن، او ارائه می کند، ارسال کردن، ارائه دادن
دیکشنری عربی به فارسی
توضیح دادن، نظرات، اظهار نظر کردن، تعلیق کردن
دیکشنری عربی به فارسی
آرایش کردن، او طرّاحی می کند
دیکشنری عربی به فارسی
راحت بخشیدن، تسهیل می کند
دیکشنری عربی به فارسی
شتاب دادن، او سرعت می گیرد
دیکشنری عربی به فارسی
گرم کردن، گرم می شود
دیکشنری عربی به فارسی
تحلیل کردن، تجزیه و تحلیل کنید
دیکشنری عربی به فارسی
سرگرم کردن، او سرگرم می کند
دیکشنری عربی به فارسی