- ورشکسته
- کسی که سرمایه و مال خود را ازدست داده تاجری که بر اثر پیشامدی سرمایه خود را از دست داده
معنی ورشکسته - جستجوی لغت در جدول جو
- ورشکسته ((وَ شِ کَ تِ))
- ورشکست. ورشکستن، کسی که سرمایه و مال خود را از دست داده
![تصویری از ورشکسته](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/3/5/3/mon-0035326.jpg)
- ورشکسته
- بازرگانی که به واسطۀ خبط و اشتباه در تجارت زیان دیده و نتواند وام های خود را بپردازد، ورشکست
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
![تصویری از ور شکستن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/2/1/amd-0032190.jpg)
شکست خوردن در معامله، واماندن در کسب و تجارت، ورشکسته شدن، زیان دیدن
حالت بازرگانی که در تجارت زیان دیده و بدهی او بیش از دارائیش باشد، درماندگی در کسب و تجارت
![تصویری از شکسته](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/8/7/amd-0018766.jpg)
مقابل درست، خرد شده، قطعه قطعه شده، کنایه از ویژگی کسی که بر اثر بیماری یا اندوه شادابی و جوانی خود را از دست داده باشد، کنایه از آزرده، ناراحت، غمگین، در هنر در خوش نویسی، یکی از خط های فارسی، برگرفته از خط نستعلیق که دارای انحنا و پیوستگی می باشد و در نامه نگاری ها به کار می رفته است، در موسیقی گوشه ای در آواز بیات ترک از ملحقات دستگاه ماهور، کنایه از شرمگین، خجل
![تصویری از شکسته](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/2/0/0/mon-0020073.jpg)
((ش کَ تِ))
فرهنگ فارسی معین
خرد شده، مغلوب شده، آسیب دیده، خراب شده، پیر شده، سست، بی بنیه، نوعی خط که در آن بیشتر حروف متصل نوشته می شود
сломанный , разрушенный , расколотый
kaputt, zerschmettert, gesplittert
поламаний , розбитий , розколотий
zepsuty, rozbity
破碎的 , 裂开的
quebrado, estilhaçado
rotto, frantumato, scheggiato