جدول جو
جدول جو

معنی سرشکسته

سرشکسته
(لَ دَ / دِ)
که سر اوشکسته باشد، خجل. شرمسار:
دهی که با شکرش قند اگر کند دعوی
به سرشکسته کشندش به کوچه و برزن.
نورالدین ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا