- واریخته
- دوباره ساختن، ریخته، تفریغ حساب شده، جایی که شیبن ازیکسوست نه از چند سو: (شیروانی وا ریخته)
معنی واریخته - جستجوی لغت در جدول جو
- واریخته ((تِ یا تَ))
- دوباره ریخته، تفریغ حساب شده، جایی که شیب آن از یکسوست نه از چند سو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نمایشی متنوع شامل رقص، آواز، حرکات آکروباتیک و مانند آن ها
فرانسوی جور، گوناگونی، جور نما نمایش رنگارنگ گوناگونی تنوع. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است، نمایشی متنوع و دارای بخشهای مجزا مانند: ساز و آواز کنسرت رقص و تاتر
مودب ادب آموخته: هفت مرد بودند... بغایت عظیم پهریختنه بودند
کار نامک تاریخ کوتاه ومختصرمانندتاریخچه معادن تاریخچه حکومت مشروطه
خراب شدن و ویران شدن، از هم پاشیدن
فرو ریختن، جدا شدن و به پایین ریختن، جاری شدن، چیزی را به پایین ریختن، نابود شدن، از بین رفتن، خراب کردن، انداختن
تاریخ کوتاه و مختصر، تاریخ کسی یا چیزی که به اختصار نوشته شود، شرح حال مختصر
مجددا ریختن باز ریختن، ریختن، یا وا ریختن حساب. تفریغ حساب کردن با کسی واریز کردن حساب
مجددا گریختن، گریختن در رفتن: (چون بیامد سوخت پرش واگریخت باز چون طفلان فتاد و ملح ریخت) (مثنوی)
باز سوخته، سوخته. یا چشم واسوخته. چشم برتافته: (با چشمهای بی مژگان و واسوخته اش نگاه پر دقتی به همالله افکند و دوباره برگشت)
سست و بی حال، جدا شده و متلاشی، تنبل، شل
آنکه تعلقات دنیوی ندارد، آزاده، آزاد، رهاشده
فرار کرده بسرعت دور شده، جمع گریختگان: چون پرتو شعور صاحب قران بی همال برین احوال افتاد بیان فوجین و... را با پانصد سوار از عقب گریختگان روان ساخت
آزاده، آزاد شده، فارغ البال
روان شده سرازیر گشته، پاشیده شده، ذوب شده، شربتی و دارویی که با شکر پرورده شده، تخم مرغ برشته، ساروج، نوعی شعر ملمع از فارسی و هندی (مستعمل در هند)
ماده شتر فربه، ششظماه از بیماریها
ویژگی مایعی که در ظرف یا جایی جاری شده، ریخته شده، پراکنده شده، تکه تکه شده، کنایه از ازبین رفته، ذوب شده و به قالب درآمده، پوسیده و تجزیه شده