جدول جو
جدول جو

معنی واسوخته

واسوخته
باز سوخته، سوخته. یا چشم واسوخته. چشم برتافته: (با چشمهای بی مژگان و واسوخته اش نگاه پر دقتی به همالله افکند و دوباره برگشت)
تصویری از واسوخته
تصویر واسوخته
فرهنگ لغت هوشیار