معنی فاریختن فاریختن فرو ریختن، جدا شدن و به پایین ریختن، جاری شدن، چیزی را به پایین ریختن، نابود شدن، از بین رفتن، خراب کردن، انداختن تصویر فاریختن فرهنگ فارسی عمید