- های
- آی، ای، هی، برای مخاطب قرار دادن به کار می رود، وای، آه، برای اظهار تاسف گفته می شود
معنی های - جستجوی لغت در جدول جو
- های
- کلمه تاسف یعنی وای و آه و دریغا
- های
- کلمه تأسف یعنی وای، کلمه خطاب به معنی ای، هیاهو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصدیق، تایید
سرگردان، سرگشته، متحیر
ترساننده، ترس آور، هولناک
ترساننده. یا مرض هایل. مرض سخت موحش
جوشنده، جوشش خشم وغضب
ترساننده: (نشان مهر تودرطبع لعبتی مطبوع خیال کین تو دردیده صورتی هایب) (عثمان مختاری)
ترساننده
حرف ندا آی: آهای حسن، علامت تحذیر است مراقب باش، بر حذر باش خ
حرف ندا، آی، علامت تحذیراست، مراقب باش، برحذر باش
رأی، ایده
قرار
ثروتمند، پولدار، متمول
سرسرا، تالار
رهنما
فکر، اندیشه، تدبیر، طرح، نقشه اندیشه و تدبیر، پنداشتن، تدبیر خردمندانه، دیدن، دانستن، پارسی تازی گشته رای (خرد عقل) بوشا اندیشه فکر، عقیده اعتقاد، شور مشورت، قصد عزم، جولان خاطر است در مقدماتی که امید میرود که منتج به نتیجه گردد، نظر حاکم درباره مدعی و مدعی علیه حکم، نظر قاضی در تفسیر قانون. یا اصحاب قیاس اصحاب قیاس پیروان ابو حنیفه جمع آرا
خود گرفتن سر سنگینی
در ترکیب به معنی ساینده آید به مفاهیم ذیل: الف: لمس کننده مماس شونده: آسمان سا پهلوسا جبهه سا جبین سا فلک سا. ب: نرم کننده خرد کننده: ادویه سا بوی سا پیل سا جگر سا عنبر سا مشک سا. ج: افسون کننده: پری سا. در ترکیب به معنی ساینده آید پولاد سای سرمه سای نمک سای
تباهی زخم شدن
مطلق مکان، جا، مقام
در زیر دندان نرم کردن
هر چینه ورده و مرتبه از دیوار گلی داو
ازچینی چای
بیم، ترس
دیگر، نیز،برای مثال طیبتی کردم و پشیمانم / تا چنین چیزها نگویم هاس (عثمان مختاری - ۲۳۵)
دیگر، نیز،
متحیر، سرگشته، درمانده