- نَحوِي
- نحوی، دستوری
معنی نَحوِي - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
متروک، خالی، ویران، بی روح، بی جان
سرمایه گذاری، تبدیل، جابجایی، مدولاسیون
کج، آچار
ظالمانه، بی رحمانه
زوزه کشیدن، زوزه می کشد
تعظیم کردن، تعظیم می کند
زره پوش کردن، او محافظت می کند، بر تست کردن
تعریف کردن، او می گوید
لاغر، باریک
به طور نحوی، از نظر دستوری
از نظر دستوری، از نظر گرامری