معنی صَحِّي
صَحِّي
سالم
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با صَحِّي
صَحِّيّ
صَحِّيّ
سالِم
دیکشنری عربی به فارسی
صِحِّي
صِحِّي
بِهداشتی، سالِم
دیکشنری عربی به فارسی
بَرِّي
بَرِّي
زَمینی، وَحشی، وَحشیانِه
دیکشنری عربی به فارسی
صَخرِي
صَخرِي
سَنگی
دیکشنری عربی به فارسی
صَحَّة
صَحَّة
دُرُستی، سَلامَتی، سَلامَتی عَقل
دیکشنری عربی به فارسی
صَحِيح
صَحِيح
صَحیح، دُرُست اَست، دُرُست، مُعتَبَر
دیکشنری عربی به فارسی
صِحِّيّ
صِحِّيّ
بِهداشتی، سالِم
دیکشنری عربی به فارسی
زَحمِي
زَحمِي
شُلوغ
دیکشنری عربی به فارسی
فَنِّي
فَنِّي
هُنَرمَندانِه، فَنّی، هُنَری
دیکشنری عربی به فارسی