- مُبَشَّر
- کثیف، مبلّغ، مروّج
معنی مُبَشَّر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرموده، تخمیر شده
معطّر، معطّر شده
برآورد شده، برآورد شده است
نفرت انگیز، کثیف
کوتاه شده
فیلتر شده، نامزد
تقلّبی، نادرست
تب دار، مایل به قرمز
سردرگم، رازآلود
ویران شده، ویرانگر
هدر رفته، ضایع کننده
پخش کننده، جوش زده
تبخیرکننده، بخارساز، دودکننده
ولخرج، ضایع کننده، هدر دهنده
ساده شده
فرش شده، پر شده
پاشیده، پراکنده
زودرس، اوایل، زود، زودهنگام
سفید شده، پیدایش
بخارآلود، تبخیر شد
اجاره ای، اجاره شده