جدول جو
جدول جو

معنی مازونه - جستجوی لغت در جدول جو

مازونه
(زِ عَ رَ)
شهری میان تنس و مستغانم در الجزایر به ساحل بحرالروم. (ابن بطوطه، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رافونه
تصویر رافونه
(دخترانه)
پونه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رافونه
تصویر رافونه
پونه، گیاهی خوش بو با ساقۀ بسیار کوتاه و برگ هایی شبیه برگ نعناع اما کوچک تر که بیشتر در کنار جوی ها می روید و خام خورده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازوله
تصویر بازوله
دستگاه خرمن کوبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مادینه
تصویر مادینه
از جنس ماده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رازینه
تصویر رازینه
پله، پلکان، پاشیب، راهرو اتاق یا پشت بام که دارای پله باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بابونه
تصویر بابونه
گیاهی علفی و خوش بو با برگ های ریز و شاخه های باریک و گل های سفید که بعضی از انواع آن مصرف دارویی دارد، اقحوان، بابونج، بابونک، تفّاح الارض، کوبل
بابونۀ گاوی: در علم زیست شناسی نوعی بابونه با برگ های بریده، معطر و تلخ که بوته اش بزرگ تر از دیگر انواع آن است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طاحونه
تصویر طاحونه
آسیا، دستگاهی که به وسیلۀ آن غلات را آرد کنند، جایی که غلات را آرد می کنند، طاحون
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ)
نام زنی است که به اتفاق مردی مازنین نام عمارت سنگویۀ هندوستان را ساخت. (برهان) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ نَ)
مؤنث محزون. رجوع به محزون شود
لغت نامه دهخدا
مازو را گویند، (آنندراج)، مازو، (فرهنگ رشیدی)، مازو را گویند و آن چیزی باشد که پوست را بدان دباغت کنند و زنان هم گاهی به جهت تنگی موضع مخصوص بکار برند، (برهان)، مازو و هر داروی قابضی، (ناظم الاطباء)، و رجوع به مازو شود، غسول قابضی که زنان جهت تنگی استعمال کنند، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از محزونه
تصویر محزونه
مونث محزون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادینه
تصویر مادینه
جنس ماده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماثوره
تصویر ماثوره
مونث ماثور جمع ماثورات
فرهنگ لغت هوشیار
ماخوذه در فارسی مونث ماخوذ برگرفته دریافت شده مونث ماخوذ: وجوه ماخوذه جمع ماخوذات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مابونی
تصویر مابونی
در تازی نیامده غرچگی کونمرزی ابنه داشتن مابون بودن
فرهنگ لغت هوشیار
رمن قزوینی به شیوه تازی بنگرید به قزوین جمع قزوینی (بسیاق عربی) : گاو زن حجر البقر است که قزاونه گاو زن خوانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قازوزه
تصویر قازوزه
کوزه، کاسه، شیشه خرد، تشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طاحونه
تصویر طاحونه
آسیا آس آب، جمع طواحین. طاحون: آسیا
فرهنگ لغت هوشیار
برجستگیهای کروی شکلی بقطر 20 12 سانتیمتر که تحت اثر گزش حشره مخصوصی بنام سی نیپس کالا تنکتوریا بر روی جوانه های درخت بلوط مازو ایجاد میشود. حشره مذکور برای تخم گذاری پوست درخت بلوط مازو را سوراخ میکند و بر اثر این عمل مقدار زیادی از شیره گیاهی درخت مذکور متوجه نقطه میشود وتدریجا بصورت برجستگیی در میاید که بنام مازو موسوم است. در ترکیب مازو 60 تا 70 درصد تانن (اسید گالوتانیک) - که ماده اصلی مازو است - وجود دارد. بعلاوه مقدار کمی اسید گالیک و اسید الاژیک و مقداری مواد گلوسیدی و آمیدون موجود است. در صنعت از مازو جهت تهیه مرکب سیاه و رنگ کردن پارچه ها و نیز در چرم سازی از آن استفاده میکنند. در پزشکی بعنوان قابضی قوی مورد استعمال دارد مازوج عفص گلگاو، گونه ای درخت بلوط که بنام بلوط مازو نیز موسوم است و در جنگلهای شمالی ایران هم میروید
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه در زیر است در زیر جمله اسمی) آنچه زیر اوست آنچه بعد از اوست: بمحشر آدم و مادونه با هم همه زیر لوایت دست برهم. (اسرارنامه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تازانه
تصویر تازانه
شلاق قمچی تازیانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سارونه
تصویر سارونه
درخت انگور تاک رز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رازینه
تصویر رازینه
پلکان، راهرو اطاق یا پشت بام که دارای چند پله باشد، شیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بابونه
تصویر بابونه
گیاهی است خوشبو با برگهای پر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طابونه
تصویر طابونه
تنورک تنور کوچک، نانوایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بابونه
تصویر بابونه
((نِ))
گیاهی خوشبو و پر برگ با شاخه های سبز و باریک و برگ های ریز که دارای گل های سفیدی است و میان آن ها زرد است، در زمین های شنی و کنار آبگیرها می روید، بابونک، بانونج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تازانه
تصویر تازانه
((نِ))
شلاق، تازیانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سارونه
تصویر سارونه
((نَ))
درخت انگور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طاحونه
تصویر طاحونه
((نَ یا نِ))
آسیا، آس آب، جمع طواحین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مادینه
تصویر مادینه
مونث
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از افزونه
تصویر افزونه
مازاد، اضافی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ماخوذه
تصویر ماخوذه
برگرفته
فرهنگ واژه فارسی سره
مقرری ماهانه
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع بابل کنار بابل
فرهنگ گویش مازندرانی