مارفش، مارسا، از نامهای ده آک است که او را عربان ضحاک خوانند، (فرهنگ جهانگیری)، لقب ضحاک است، (آنندراج) (انجمن آرا)، ضحاک ماران را گویند، (برهان)، مارفش، لقب ضحاک، (فرهنگ رشیدی)، ضحاک ظالم، (ناظم الاطباء) : که گاو سار فریدون به مارسار چه کرد به تازیانه همی کرد شاه در هیجا، سوزنی، چو گاو سار فریدون بدید کز سر او بخاک شد سر ده آک مارسار نهان، سوزنی (از فرهنگ جهانگیری)، و رجوع به مارسا و مارفش شود
مارفش، مارسا، از نامهای ده آک است که او را عربان ضحاک خوانند، (فرهنگ جهانگیری)، لقب ضحاک است، (آنندراج) (انجمن آرا)، ضحاک ماران را گویند، (برهان)، مارفش، لقب ضحاک، (فرهنگ رشیدی)، ضحاک ظالم، (ناظم الاطباء) : که گاو سار فریدون به مارسار چه کرد به تازیانه همی کرد شاه در هیجا، سوزنی، چو گاو سار فریدون بدید کز سر او بخاک شد سر ده آک مارسار نهان، سوزنی (از فرهنگ جهانگیری)، و رجوع به مارسا و مارفش شود
با سری چون سر مار، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، آنکه یا آنچه سری چون مار دارد، که سرش شبیه مار است، مارسر: و یا همچنان کشتی مارسار که لرزان بود مانده اندر سنار، عنصری (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، علی آنکه چون مور شد عمرو عنتر ز بیم قوی نیزۀ مارسارش، ناصرخسرو، ، حیوانی افسانه ای که گویند مانند آدمی است بشکل مار، (از نزههالقلوب، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
با سری چون سر مار، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، آنکه یا آنچه سری چون مار دارد، که سرش شبیه مار است، مارسر: و یا همچنان کشتی مارسار که لرزان بود مانده اندر سنار، عنصری (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، علی آنکه چون مور شد عمرو عنتر ز بیم قوی نیزۀ مارسارش، ناصرخسرو، ، حیوانی افسانه ای که گویند مانند آدمی است بشکل مار، (از نزههالقلوب، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
حالت خارش بدن، کنایه از دلواپسی و اضطرابی که از تعلق خاطر، تمایل و هوس به چیزی در انسان پیدا می شود، دغدغه، برای مثال از خارخار عشق تو در سینه دارم خارها / هر دم شکفته بر رخم زآن خارها گلزارها (جامی - ۸)
حالت خارش بدن، کنایه از دلواپسی و اضطرابی که از تعلق خاطر، تمایل و هوس به چیزی در انسان پیدا می شود، دغدغه، برای مِثال از خارخار عشق تو در سینه دارم خارها / هر دم شکفته بر رخم زآن خارها گلزارها (جامی - ۸)
قسمت بالای درخت که پرشاخ و بال باشد، شاخۀ درخت، برای مثال عشق در عالم نبودی گر نبودی روی زیبا / گر نه گل بودی نخواندی بلبلی بر شاخساری. (سعدی۲ - ۵۷۴)، قطعۀ آهن یا فولاد سوراخ سوراخ که زرگر مفتول طلا یا نقره را از سوراخ آن می گذراند و می کشد تا باریک و هموار شود، شفشاهنگ، شفشاهنج
قسمت بالای درخت که پرشاخ و بال باشد، شاخۀ درخت، برای مِثال عشق در عالم نبودی گر نبودی روی زیبا / گر نه گل بودی نخواندی بلبلی بر شاخساری. (سعدی۲ - ۵۷۴)، قطعۀ آهن یا فولاد سوراخ سوراخ که زرگر مفتول طلا یا نقره را از سوراخ آن می گذراند و می کشد تا باریک و هموار شود، شفشاهنگ، شفشاهنج
دارای خار مثلاً گل خاردار، سیم خاردار، در علم زیست شناسی کرمی کوچک، از آفت های مهم پنبه، با طولی حدود ۱۵ میلی متر، رنگ سبز زیتونی یا قهوه ای، خال های تیره رنگ و برآمدگی های کوتاه به شکل خار که در مصر و هند بسیار پیدا می شود و غوزه و شاخه های جوان پنبه را از بین می برد، کرم خاردار
دارای خار مثلاً گل خاردار، سیم خاردار، در علم زیست شناسی کرمی کوچک، از آفت های مهم پنبه، با طولی حدود ۱۵ میلی متر، رنگ سبز زیتونی یا قهوه ای، خال های تیره رنگ و برآمدگی های کوتاه به شکل خار که در مصر و هند بسیار پیدا می شود و غوزه و شاخه های جوان پنبه را از بین می برد، کرم خاردار
به شکل مار، به اندام مار: بند دم کژدم فلک را زان نیزۀ مارسان گشاید، خاقانی، - مارسانان، اوفیوریدها، یکی از پنج ردۀ خارپوستان که دریازی بوده و ساختمان داخلی بدن آنها کاملاً شبیه ستارگان دریایی است با این تفاوت که بدن مارسانان ستاره ای ولی صفحۀ مرکزی از پا کاملاً جداست، بازوها نازک و هیچیک از ملحقات دستگاه گوارش و تناسلی در آنجا دیده نمیشود ... بازوها حرکات موجی شبیه دم مار در سطح افقی و در جهات مختلف انجام میدهند و اسم این رده بهمین علت انتخاب گردیده است، و رجوع به جانورشناسی عمومی ج 1 ص 245 و 261 شود
به شکل مار، به اندام مار: بند دم کژدم فلک را زان نیزۀ مارسان گشاید، خاقانی، - مارسانان، اوفیوریدها، یکی از پنج ردۀ خارپوستان که دریازی بوده و ساختمان داخلی بدن آنها کاملاً شبیه ستارگان دریایی است با این تفاوت که بدن مارسانان ستاره ای ولی صفحۀ مرکزی از پا کاملاً جداست، بازوها نازک و هیچیک از ملحقات دستگاه گوارش و تناسلی در آنجا دیده نمیشود ... بازوها حرکات موجی شبیه دم مار در سطح افقی و در جهات مختلف انجام میدهند و اسم این رده بهمین علت انتخاب گردیده است، و رجوع به جانورشناسی عمومی ج 1 ص 245 و 261 شود
معمار فرانسوی (1598-1666م،) وی آثار زیبایی از هنر معماری در فرانسه بوجود آورد که از آن جمله است، ’هتل وریر ’’ بانگ دوفرانس’، جلوخان ’هتل کارناواله’، قصربلوا و قصر مزون، (از لاروس)
معمار فرانسوی (1598-1666م،) وی آثار زیبایی از هنر معماری در فرانسه بوجود آورد که از آن جمله است، ’هتل وریر ’’ بانگ دوفرانس’، جلوخان ’هتل کارناواله’، قصربلوا و قصر مزون، (از لاروس)