با سری چون سر مار، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، آنکه یا آنچه سری چون مار دارد، که سرش شبیه مار است، مارسر: و یا همچنان کشتی مارسار که لرزان بود مانده اندر سنار، عنصری (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، علی آنکه چون مور شد عمرو عنتر ز بیم قوی نیزۀ مارسارش، ناصرخسرو، ، حیوانی افسانه ای که گویند مانند آدمی است بشکل مار، (از نزههالقلوب، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)