جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شاهسار

شاهوار

شاهوار
درخور شاه لایق شاه شاهانه: در شاهوار، هر چیز نیک خوب و گرانمایه
شاهوار
فرهنگ لغت هوشیار

شاهسوار

شاهسوار
سوار دلاور، بهادر پهلوان جنگجو، مرکب شاه مرکوب شاه
شاهسوار
فرهنگ لغت هوشیار

شاخسار

شاخسار
قسمت بالای درخت که پرشاخ و بال باشد، شاخۀ درخت، برای مِثال عشق در عالم نبودی گر نبودی روی زیبا / گر نه گل بودی نخواندی بلبلی بر شاخساری. (سعدی۲ - ۵۷۴)، قطعۀ آهن یا فولاد سوراخ سوراخ که زرگر مفتول طلا یا نقره را از سوراخ آن می گذراند و می کشد تا باریک و هموار شود، شفشاهنگ، شفشاهنج
شاخسار
فرهنگ فارسی عمید

شاهوار

شاهوار
خوب و گران مایه، ویژگی چیزی که درخور و لایق شاه باشد
شاهوار
فرهنگ فارسی عمید