جدول جو
جدول جو

معنی لَازَمَ - جستجوی لغت در جدول جو

لَازَمَ
مفید بودن، لازم است
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

متعادل کردن، او متعادل شد، تعادل برقرار کردن
دیکشنری عربی به فارسی
شکست دادن، شکست خورد، سرنگون کردن
دیکشنری عربی به فارسی
لحیم کردن، گوشت
دیکشنری عربی به فارسی
سیلی زدن
دیکشنری عربی به فارسی
بسته بندی کردن، او بسته بندی کرد
دیکشنری عربی به فارسی
اراده داشتن، عزم
دیکشنری عربی به فارسی
آشکار کردن، او تأکید کرد
دیکشنری عربی به فارسی
مجادله کردن، او مناقشه کرد
دیکشنری عربی به فارسی
تحمیل کردن، او موظّف شد، مجبور کردن
دیکشنری عربی به فارسی
دست انداختن، او معاشقه کرد
دیکشنری عربی به فارسی
متوجّه شدن، متوجّه شد
دیکشنری عربی به فارسی
سرزنش کردن
دیکشنری عربی به فارسی
خر خر کردن، زمزم
دیکشنری عربی به فارسی
جرأت داشتن، او ریسک کرد، ماجراجویی کردن
دیکشنری عربی به فارسی
دسیسه کردن، فرماندار
دیکشنری عربی به فارسی
سرزنش کردن، او سرزنش کرد، انتقاد کردن
دیکشنری عربی به فارسی