جدول جو
جدول جو

معنی قشمر - جستجوی لغت در جدول جو

قشمر
گوشتالو فربه: مرد
تصویری از قشمر
تصویر قشمر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کمر بستن، آستین بالا زدن، چابکی آستین بر زدن دامن برچیدن، آماده شدن، چابکی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشمر
تصویر مشمر
مرد با همت در کار، کوشا، کارآزموده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشمر
تصویر مشمر
آنکه به شتاب و سرعت وادار شده، آمادۀ کار شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشمر
تصویر تشمر
به سرعت رفتن، گذشتن، با ناز و تکبر خرامیدن و رفتن، آمادۀ کاری شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قشیر
تصویر قشیر
پوست کنده، پاک باخته درزندگی
فرهنگ لغت هوشیار
سفیداب که زنان برای روشن کردن رنگ چهره به کاربرند، جمع قشر، پوشش ها پوسته ها جمع فقشر پوستها: غرض ایزدی حکیمانند وین فرومایگان خس اند و قشور. (جامع الحکمتین 178)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قشمش
تصویر قشمش
کشمش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قشعر
تصویر قشعر
خیار از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قشار
تصویر قشار
پوسته پوسته شدن، پوست مار
فرهنگ لغت هوشیار
شتابیده، آماده، آهنجیده، دامن به کمر زده کوشا بسرعت واداشته، تهیه شده مهیا، قصد شده، دامن بکمر زده: زان یک بنیان شرع گشته مشید زین یک دامان عدل گشته مشمر. (قاآنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشمر
تصویر تشمر
((تَ شَ مُّ))
دامن بالا زدن، دامن در چیدن، آماده کاری شدن، به سرعت گذشتن، تشمیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قشور
تصویر قشور
((قُ))
جمع قشر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشمر
تصویر مشمر
((مُ شَ مَّ))
به سرعت واداشته، تهیه شده، مهیا، قصد شده، دامن به کمر زده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قشور
تصویر قشور
قشرها، لایه ها، پوسته ها، پوست و پوشش های چیزی، جمع واژۀ قشر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قشر
تصویر قشر
پوسته، لایه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قمر
تصویر قمر
ماه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قمر
تصویر قمر
(دخترانه)
ماه، نام سوره ای در قرآن کریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شمر
تصویر شمر
شمارنده و تعداد کننده، اختر شمر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمر
تصویر شمر
آبگیر، تالاب، برای مثال همچو روی رومیان از ابر رنگین شد چمن / همچو موی زنگیان از باد پرچین شد شمر (قطران - ۱۱۱)، حوض کوچک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قمر
تصویر قمر
اجرام سماوی که بر گرد سیارات می گردند، ماه، پنجاه و چهارمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۵ آیه، اقتربت، کنایه از زن زیبا
قمر مصنوعی: ماهواره
فرهنگ فارسی عمید
آبراهه بر زمین، راه آب و نام یکی از بخشهای شهرستان بندر عباس میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قشر
تصویر قشر
پوست، پوست هر چیزی و در عرف پوست خشخاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قمر
تصویر قمر
ماه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمر
تصویر شمر
((شَ مَ))
آبگیر، حوض کوچک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شمر
تصویر شمر
((ش))
شمر بن ذی الجوشن قاتل امام حسین (ع)، شخص بسیار خشن و سختگیر و ظالم و بدخو
شمر هم جلودار کسی نبودن: کنایه از هیچ چیز یا هیچ قدرتی توانایی ممانعت از خلاف کاری یا تندروی کسی را نداشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قشم
تصویر قشم
آبراهه، سرشت، طبیعت، پیه، گوشت پخته و سرخ شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قشم
تصویر قشم
((قَ))
خوردن، بسیار خوردن، شکستن برگ خرما و نی و جز آن، گوشت پخته و سرخ شده، جمع قشوم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قشر
تصویر قشر
((قِ))
پوست، جمع قشور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قمر
تصویر قمر
((قَ مَ))
ماه، جمع اقمار
قمر در عقرب بودن: کنایه از بد یا آشفته بودن وضع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قشر
تصویر قشر
لایه، پوسته، در علم جامعه شناسی کنایه از گروهی از افراد جامعه که دارای ویژگی شغلی یا اجتماعی یکسان هستند، پوست و پوشش چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شمر
تصویر شمر
شمردن، شمرنده، پسوند متصل به واژه به معنای شمارنده مثلاً ستاره شمر، روزشمر
فرهنگ فارسی عمید