جدول جو
جدول جو
Ads

معنی مشمر

مشمر
شتابیده، آماده، آهنجیده، دامن به کمر زده کوشا بسرعت واداشته، تهیه شده مهیا، قصد شده، دامن بکمر زده: زان یک بنیان شرع گشته مشید زین یک دامان عدل گشته مشمر. (قاآنی)
فرهنگ لغت هوشیار