معنی مشمر مشمر ((مُ شَ مَّ)) به سرعت واداشته، تهیه شده، مهیا، قصد شده، دامن به کمر زده به سرعت واداشته، تهیه شده، مهیا، قصد شده، دامن به کمر زده تصویر مشمر فرهنگ فارسی معین