خویشی، نزدیکی. (منتهی الارب). قرب. گویند قربه در منزلت است و قرب در مکان و قربی در رحم است. (از اقرب الموارد). قربه. رجوع به قرب شود. - قصد قربه (قربت). رجوع به قصد شود
خویشی، نزدیکی. (منتهی الارب). قرب. گویند قربه در منزلت است و قرب در مکان و قربی در رحم است. (از اقرب الموارد). قُرُبه. رجوع به قُرب شود. - قصد قربه (قربت). رجوع به قصد شود
مشک، مشک شیر، مشک یک کرانه دوخته. ج، قرب، قربات، قربات. (منتهی الارب) ، مشک آب، و در مثل آرند: لقیت منه عرق القربه، اصمعی گوید: بمعنای لقیت منه الشده است، و برخی گفته اند منظور عرقی است که از حامل مشک جاری شود. (از اقرب الموارد)
مَشک، مشک شیر، مشک یک کرانه دوخته. ج، قِرَب، قِرْبات، قِرِبات. (منتهی الارب) ، مشک آب، و در مثل آرند: لقیت منه عرق القربه، اصمعی گوید: بمعنای لقیت منه الشده است، و برخی گفته اند منظور عرقی است که از حامل مشک جاری شود. (از اقرب الموارد)
نام آبی است نزدیک تباله. مزاحم عقیلی گوید: فما ام ّ احوی الحدتین خلالها بقربی ملاحی من المرد ناطف. (از معجم البلدان). آبی است نزدیک تباله. (از منتهی الارب)
نام آبی است نزدیک تباله. مزاحم عقیلی گوید: فما اُم ُّ اَحوی الحدتین خلالها بقربی ملاحی من المرد ناطف. (از معجم البلدان). آبی است نزدیک تباله. (از منتهی الارب)
ابن ابی قربه، احمد بن علی بن حسین عجلی. از محدثان است. (منتهی الارب). نقش محدثان در انتقال دقیق سنت پیامبر اسلام، چنان حیاتی بوده که بسیاری از علوم اسلامی مانند فقه و تفسیر، بر پایه تحقیقات آنان شکل گرفته اند. محدث کسی بود که عمر خود را صرف شنیدن، حفظ کردن، مقایسه و روایت احادیث کرد و در این مسیر، سفرهای طولانی به شهرهای مختلف را به جان می خرید. کتاب هایی چون صحیح بخاری و مسلم، نتیجه تلاش نسل های متعدد از محدثان هستند.
ابن ابی قربه، احمد بن علی بن حسین عجلی. از محدثان است. (منتهی الارب). نقش محدثان در انتقال دقیق سنت پیامبر اسلام، چنان حیاتی بوده که بسیاری از علوم اسلامی مانند فقه و تفسیر، بر پایه تحقیقات آنان شکل گرفته اند. محدث کسی بود که عمر خود را صرف شنیدن، حفظ کردن، مقایسه و روایت احادیث کرد و در این مسیر، سفرهای طولانی به شهرهای مختلف را به جان می خرید. کتاب هایی چون صحیح بخاری و مسلم، نتیجه تلاش نسل های متعدد از محدثان هستند.
نام بصره است در قول قحفان عنبری: ما شربت بعد طوی القربق. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). نام جایی است. ابوعبید آن را به کاف و قاف هر دو روایت کند و گوید: آن بصره است. اصمعی سراید: یتبعن ورقاء کلون العوهق لاحقه الرجل عنود المرفق یا ابن رقیع هل لها من مغبق ما شربت بعد قلیب القربق. نضر بن شمیل گوید: این کلمه فارسی معرب و اصل آن کلبه است. (از معجم البلدان)
نام بصره است در قول قحفان عنبری: ما شربت بعد طوی القربق. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). نام جایی است. ابوعبید آن را به کاف و قاف هر دو روایت کند و گوید: آن بصره است. اصمعی سراید: یتبعن ورقاء کلون العوهق لاحقه الرجل عنود المرفق یا ابن رقیع هل لها من مغبق ما شربت بعد قلیب القربق. نضر بن شمیل گوید: این کلمه فارسی معرب و اصل آن کلبه است. (از معجم البلدان)