جدول جو
جدول جو
Ads

معنی قرب

قرب
نزدیک شدن، نزدیک گردیدن، خویشی، مرتبه و منزلت، همسایگی و همجواری، درنیام کردن، نیام ساختن
فرهنگ لغت هوشیار